فهرست مطالب مقاله
Toggle
چرا شناسایی روند در ترید مهم است؟
قدم اساسی برای ورود به معامله، پیشبینی درست بازار است. در واقع شما با باز کردن هر موقعیت معاملاتی، روی حرکت قیمت به جهت دلخواهتان حساب باز میکنید. شناسایی روند به شما این امکان را میدهد تا موقعیتهای معاملاتی را با اطمینان بیشتری باز کنید. چرا که وقتی یک روند صعودی یا نزولی در بازار باشد، تصمیمگیری برای باز کردن موقعیت خرید یا فروش سادهتر میشود. همچنین روندها به ما میگویند که بیگ بویهای (Big boys) به کدام سمت بازار تمایل بیشتری دارند، در این حالت شما میتوانید با خیال راحت هم مسیر بزرگان بازار و با احتمال بالاتر سود کنید.
شناسایی روند به دلایل زیر اهمیت دارد:
- افزایش احتمال موفقیت معاملات
- پیشبینی جهت غالب حرکت قیمت
- اطمینان بیشتر به فرصتهای معاملاتی
البته شناسایی روند به تنهایی کافی نیست و شما باید بتوانید نقطه ورود مناسب را هم پیدا کنید. اینجاست که استراتژی ترید با خط روند به کارتان میآید. استراتژی معامله با خط روند همان روشی است که به شما میگوید باید وارد چه موقعیتهای معاملاتی بشوید.
راهنمای ترسیم خط روند
به صورت کلی، سه نوع خط روند داریم: خط روند صعودی، خط روند نزولی و خط روند خنثی. همانطور که از نامش پیداست، خط روند صعودی نشان از حرکت قوی صعودی دارد و خط روند نزولی، نمایانگر حرکت نزولی بازار است. خطهای روند در واقع پایه ترسیم کانال هم هستند. کانالهای قیمتی به مسیری گفته میشود که میتواند صعودی یا نزولی باشد و قیمت در یک بازه زمانی، در آن به نوسان بپردازد. بسیاری از استراتژیهای معاملاتی بر پایه کانالها بنا شدهاند.
در ادامه یک راهنمای قدم به قدم برای ترسیم خط روند را دنبال میکنیم.
پیوتهای اصلی را شناسایی کنید
قیمت در موجهای نوسانی مختلفی قرار دارد و با هر کدام، بالاوپایین میشود. بااینحال، تمام قلهها و درههای ثبتشده، پیوت اصلی محسوب نمیشوند. پیوت اصلی پیوتی است که بعد از آن، قیمت با شدت تغییر جهت داده است. با کمی تمرین میتوانید پیوتهای اصلی و فرعی را به صورت چشمی هم پیدا کنید.
برای مثال به تصویر زیر توجه کنید. پیوتهای اصلی با مستطیل سبز و پیوتهای فرعی با دایره نارنجی نمایش داده شدهاند. به دلیل تعدد پیوتهای فرعی، از نمایش تمام آنها صرف نظر شده است.
دانستن این نکته هم خالی از لطف نیست که پیوتهای فرعی در تایمفریمهای پایینتر میتوانند پیوتهای اصلی قلمداد شوند. همهچیز بستگی به این دارد که در چه مقیاسی به نمودار نگاه کنید. تصویر بالا، نمودار روزانه انس جهانی طلاست. حالا اگر برای ترید به تایم فریم ۵ دقیقهای بروید، پیوتهای اصلی و فرعی متفاوتی را مشاهده خواهید کرد.
روند اصلی صعودی است یا نزولی؟
بگذارید با تعریف روند صعودی شروع کنیم. روند صعودی به روندی گفته میشود که قیمت به صورت متوالی کفهایی بالاتر از کفهای قبلی ثبت کرده باشد و سقفها نیز بالاتر از سقفهای قبلی خود باشند. دقت کنید که مقصود از کف و سقف در اینجا، همان پیوتهای اصلی هستند.
روند نزولی، دقیقاً تعریفی عکس دارد: ثبت سقفهایی پایینتر از سقفهای قبلی، نشانه اصلی یک روند نزولی است. برای درک بهتر به تصویر زیر توجه کنید:
در اینجا مستطیلهای سبز همان پیوتهایی هستند که روند نزولی را شکل دادهاند. هر کف پایینتر از کف قبلی و هر سقف پایینتر از سقف قبلی قرار گرفته است. جالب اینکه اگر به پایان روند نزولی توجه کنید و مستطیل قرمز را ببینید، قیمت موفق به زدن کف پایینتر از کف قبلی نشده است و در ادامه نیز خط روند نزولی را شکسته و سقفی بالاتر از سقف قبلی به ثبت رسانده است.
ترسیم خط روند صعودی و خط روند نزولی
برای ترسیم خط روند کافی است که پیوتهای اصلی را به یکدیگر وصل کنید: برای ترسیم خط روند صعودی، باید کفهایی که یکی پس از دیگری بالاتری از کف قبلی خود قرار گرفتهاند را با یک ترند لاین یا خط روند به همدیگر وصل کنید. برای ترسیم خط روند نزولی، باید سقفهایی که هر کدام پایینتر از سقف قبلی قرار گرفتهاند را به یکدیگر متصل نمایید. به همین سادگی، خط روند شما ترسیم شده است.
استراتژی ترید با خط روند
به روشهای مختلفی میتوانید از خط روند برای معامله استفاده کنید. هر کدام از این روشها یک استراتژی نامیده میشوند. استراتژی معاملاتی با خط روند یعنی شرایطی در نمودار مشاهده شود که تریگر ورود به شما بدهد. در واقع، شما با استفاده از خط روند و الگوی مشاهدهشده باید بتوانید یک موقعیت معاملاتی مناسب با حد سود و حد ضرر منطقی پیدا کنید.
استراتژی برخورد سوم (معامله در جهت روند)
سادهترین کاربرد خط روند، ایجاد موقعیتهایی برای انجام معامله در جهت روند است. برای مثال، اگر یک خط روند صعودی داشته باشید، درصورتیکه قاعده روند صعودی رعایت شده باشد (کفها بالاتر از کف قبلی، سقفها بالاتر از سقف قبلی)، با هر بار نزدیکی قیمت به خط روند شما میتوانید یک موقعیت معاملاتی در جهت روند باز کنید. استراتژی برخورد سوم میگوید که با حفظ تعریف روند، شما میتوانید پس از سومین برخورد قیمت با خط روند، از اعتبار خط روند مطمئن شده و وارد موقعیت معاملاتی شوید.
برای مثال، در تصویر زیر فلشها موقعیتهای ورود برای پوزیشن سل را نشان میدهند که تنها با استفاده از خط روند قابل شناسایی بودهاند. اولین فلش، برخورد سوم قیمت با خط روند را نشان میدهد و همانطور که معلوم است، این برخورد سوم اعتبار خط روند را تأیید کرده است.
موقعیت معاملاتی با شکست خط روند
یکی دیگر از موقعیتهای معاملاتی با درصد موفقیت بالا، انتظار برای شکست خط روند و ورود به موقعیت معاملاتی برخلاف روند قبلی است. برای مثال، زمانی که یک خط روند صعودی شکسته میشود، شما میتوانید به یک موقعیت معاملاتی فروش وارد شوید. البته شکست خط روند قاعدهای دارد و باید معتبر باشد.
شکست معتبر به شکستی گفته میشود که بدنه کندل اول کاملاً خارج از خط روند بوده و کندل دوم (که به آن کندل تثبیت هم گفته میشود) با بدنه بزرگ و کاملاً خارج از خط روند قرار گرفته باشد. معمولاً بعد از شکست خط روند شاهد پولبک (بازگشت موقعیت قیمت به خط روند و تاچ کردن آن) هستیم و پولبکها در واقع تریگر ورود به پوزیشن در جهت شکست خط روند هستند.
در تصویر زیر میتوانید همزمان شکست نامعتبر، شکست معتبر و تریگر ورود در شکست خط روند را مشاهده کنید.
مشاهده نقض روند و ورود به موقعیت مخالف روند
استفاده از این استراتژی تنها زمانی توصیه میشود که در تایمفریمهای پایین معامله میکنید و همچنین تسلط خوبی بر تکنیکال کلاسیک دارید.
در این استراتژی، شما باید یک مورد نقضکننده روند مشاهده کنید. برای مثال، در یک روند صعودی اگر سقفی بالاتری از سقف قبلی کلوز ندهد، شما میتوانید انتظار داشته باشید که کف قبلی نیز به سمت پایین شکسته شوند و در نتیجه قبل از آنکه خط روند شکسته شود، موقعیت فروش آن را اتخاذ کنید.
برای مثال، به این قسمت از نمودار یک دقیقهای انس جهانی طلا توجه کنید:
با تعریف ابتدایی روند صعودی میتوان چنین موقعیتهایی را شناسایی کرد. البته تشخیص پیوت اصلی و برخورداری از گواههای معملاتی دیگر نیز کمککننده است. در اینجا کلوز سقف آخر پایینتر از کلوز سقف قبلی بسته شده است و در نتیجه تعریف روند صعودی دیگر دربارهاش صدق نمیکند و انتظار شکست خط روند میرود.
چگونه خط روند صحیح رسم کنیم؟
برای ترسیم خط روند سه نظر وجود دارد که هر کدام میتواند مورد استفاده قرار بگیرد.
خط روند با استفاده از سایه کندل (شدو/Shadow)
در یک روش، شما با وصل کردن Shadowها به همدیگر یک خط روند ترسیم میکنید. شدو به قسمتی از کندل گفته میشود که بین قیمت اولیه و قیمت بسته شدن کندل (بدنه کندل) قرار ندارد و حاصل نوسان قیمت است.
خط روند از کلوز کندل
روش بعدی، استفاده از کلوز کندلها برای ترسیم خط روند است. قیمت کلوز همواره مورد توجه است و در بسیاری از مواقع مبنای تصمیمگیری شما برای تعیین موقعیت حد سود و حد ضرر است. برخی از افراد شدوی کندل را به عنوان یک نوسان پراکنده حساب میکنند و برای همین خط روند را تنها از روی کلوز کندلها ترسیم میکنند.
ترسیم خط روند با زاویه درست
یک دیدگاه دیگر، ترسیم خط روند با زاویه درست است. در این روش، برایتان مهم نیست که خط روند شما از کلوز کندلها عبور کند یا سایه کندل را هم دربربگیرد. بلکه تعداد برخوردها و زاویه درست خط روند از اهمیت بیشتری برخوردار است.
نکات تکمیلی استراتژی ترید با خط روند
در قسمت قبلی با توضیح سه استراتژی معاملاتی متفاوت با خط روند، روش ورود هر کدام توضیح داده شد. بااینحال، نحوه تعیین حد ضرر و حد سود در زمان استفاده از خط روند باید چگونه باشد؟
تعیین حد سود و ضرر در هر استراتژی متفاوت است. بااینحال، برای هر کدام روشهایی عمومی وجود دارد.
روشهای تعیین حد ضرر
اول از همه، بدون آنکه معامله را باز کنید، باید ببینید که آیا حد ضرر شما در چه نقطهای قرار میگیرد. برای مثال، در استراتژی شکست خط روند، قرار دادن حد ضرر در بالای آخرین سقف معتبر در روند، یک روش معمول است. اگر در استراتژی معامله در جهت روند میخواهید موقعیتی همجهت با روند باز کنید، حد ضرر شما میتواند کمی پایینتر از کف قبلی قرار بگیرد.
روشهای تعیین حد سود
فرض کنید که شما از شکست یک خط روند صعودی مطمئن شدهاید. قیمت قرار است تا کجا بریزد؟ چگونه میتوان هدف قیمت را تعیین کرد؟ راههای بسیار زیادی برای تعیین حد سود دارید. یکی از آنها کمک گرفتن از پرایس اکشن است. بدین ترتیب شما میتوانید برای هر کف قبلی، یک پله حد سود تعریف کنید.
روش دیگر توجه به برخورد دوم قیمت با خط روند صعودی است. این برخورد یکی از گزینههای مناسب برای حد سود معاملاتی است که در نتیجهی شکست خط روند اتخاذ میشوند.
روش بعدی شما استفاده از روشهای دیگر تحلیل تکنیکال، مانند ابرهای ایچیموکو است. در این روش، کیجونسن فلتشده میتواند به عنوان یک حد سود معتبر در نظر گرفته شود.
اهمیت تناسب R/R و نقطه ورود مناسب
در نهایت، با هر روشی که میخواهید حد سود و حد ضرر را تعیین کنید، باید نسبت R/R یا ریسک به ریوارد را بسنجید. معاملاتی که به نسبت ریسک، بازدهی مناسبی ندارند را باز نکنید. همچنین اگر به نقطه ورود خود مطمئن نیستید، برای باز کردن معامله عجله نداشته باشید. فرصتهای معاملاتی تمام نمیشوند، اما گرفتن موقعیت با تردید و بدون گواه معاملاتی درست، حساب معاملاتی شما را بههم میریزد.
آموزش جامع استراتژی خط ماشه
اگر میخواهید یک استراتژی معاملاتی درستوحسابی بنویسید و بر اساس استراتژی ارز دیجیتال با خط روند معامله کنید، شرکت در دوره آموزش جامع استراتژی خط ماشه، توصیه اول ماست. یادگیری استراتژی معاملاتی و پایبندی به یک استراتژی پرسود، راه رسیدن به موفقیت در ترید است.