فهرست مطالب مقاله
Toggleاستراتژی مدیریت سرمایه (Capital Management) در بازارهای مالی، به ویژه دو بازار بزرگ و پرریسک فارکس و ارزهای دیجیتال، یکی از اصلیترین پیشنیازهای موفقیت و دوری از شکستهای عمیق است. بازارهایی مثل ارز دیجیتال و فارکس، ماهیتاً دارای نوسانات بالایی بوده و ریسک بسیار بالایی را به معاملهگران و سرمایهگذاران تحمیل میکنند. این در حالی است که نوسانات ارزی و ناپایداری اقتصادی در داخل ایران نیز بسیار بالاست و در نتیجه، احتمال اینکه معاملهگران و سرمایهگذاران داخلی متحمل ضرر و زیانهای عمیقی شده یا حتی به صفر برسند بسیار زیاد است. یکی از راهکارهای مقابله با این ریسکها و پاسخگویی درست به آنها، استراتژیهایی هستند که تحت عنوان استراتژی مدیریت سرمایه شناخته میشوند.
در ادامه این مطلب از آکادمی رفیعی، قصد داریم کمی موشکافانهتر این استراتژیها را بررسی کرده و انواع مختلف آنها و همینطور روشهای پیادهسازیشان را مورد بحث و بررسی قرار دهیم. با ما همراه باشید.
مدیریت سرمایه (Capital Management)
مدیریت سرمایه (Capital Management) که به اختصار CM نیز خوانده میشود، نوعی استراتژی مالی است که به معاملهگر یا سرمایهگذار این امکان را میدهد تا بازدهی و کارایی معاملات و سرمایهگذاریهای خود را به حداکثر ممکن برساند.
بازارهای مالی پر نوسانی مثل ارزهای دیجیتال، فارکس و بورس، ریسک بسیار بالایی در پی دارند. از این رو، معاملهگران و سرمایهگذارانی که در این بازارهای فعالیت دارند، باید با استفاده از امکانات، ابزارها و استراتژیهایی که حرفهای و کارآمد هستند، مدیریت ریسک و سرمایه قابل قبولی را داشته باشند تا در قبال این نوسانات و ریسکها، حداکثر دفاع را از خودشان و داراییهای خود داشته باشند.
در واقع، بسیاری از کارشناسان و متخصصین، مدیریت سرمایه را با مدیریت ریسک (Risk Management) نیز همسو و همراه میدانند و یکی در نظر میگیرند.
یکی از مهمترین فاکتورهایی که در مدیریت سرمایه مطرح میشود، ایجاد توازن بین دو معیار مهم «داراییها» و «بدهیها» است. در واقع، منظور از استراتژی مدیریت ریسک، استراتژیهایی است که بتوانند اداره و مدیریت هزینهها و بدهیهای معاملهگری و سرمایهگذاری را بدون ریسک و با بازدهی و کارایی حداکثری امکانپذیر کنند.
این استراتژیها هم خیلی پیچیده و عجیبوغریب نیستند و شما میتوانید در خلال برخی آموزشهای آنلاین نظیر همین مقاله، یا شرکت در دورههای حضوری آموزشی نظیر آموزش ارز دیجیتال در مشهد و آموزش فارکس در مشهد آکادمی رفیعی آنها را آموخته و در معاملات و سرمایهگذاریهای خود به کار ببندید.
اهمیت استراتژی مدیریت سرمایه
در حالت کلی، هر فردی که قصد فعالیت در بازارهای مالی و سرمایه را دارد، باید به ابزارهای مدیریت ریسک و مدیریت سرمایه نیز مجهز باشد. شما هر چقدر هم که تحلیل بلد باشید، در پیشبینی روندهای حاکم بر بازار موفق عمل کنید، توان و مهارت معاملاتی بالایی داشته باشید و به ابزارهای سرمایهگذاری و معاملهگری تسلط داشته باشید، تا زمانی که از یک استراتژی مدیریت سرمایه و مدیریت ریسک درست و کاربردی برخوردار نباشید، امکان موفقیت در بازارهای مالی را نخواهید داشت.
نوسانات، هر چقدر که تند و تیز تر باشند، اگر که میتوانند در کوتاه مدت و به صورت مقطعی پتانسیل سود شما در بازارهای مالی نظیر فارکس و ارز دیجیتال را افزایش دهند، اما به همان میزان ریسک بالایی را نیز به شما تحمیل خواهند کرد. با این اوصاف، در میان مدت و بلند مدت، بدون برخورداری از استراتژی مدیریت سرمایه، احتمالاً در دستیابی به سود منطقی مرتبی که هدف معاملهگری و سرمایهگذاری است ناکام خواهید ماند.
در حالت کلی، اگر بخواهیم اهمیت استراتژی مدیریت سرمایه را در چند خط خلاصه کنیم، خواهیم داشت:
- کنترل جریان نقدینگی در معاملات و سرمایهگذاریها
- جلوگیری از شکست احتمالی بالغ بر 82 درصد کسب و کارهای کوچک و متوسط
- جلوگیری از اتمام سرمایه (پول نقد) در خلال سرمایهگذاریها و معاملات
- دسترسی به نرخ بازگشت سرمایه (Return of Investment) یا ROI بیشتر
- افزایش ارزش، نرخ سودآوری و نقدینگی در سرمایهگذاریها
عوامل مهم در مدیریت سرمایه
قبل از اینکه تعدادی از مهمترین و کاربردیترین استراتژیهای مدیریت سرمایه در فارکس و ارزهای دیجیتال را معرفی کنیم، بد نیست ابتدا نگاهی کلی به فاکتورها، معیارها و عواملی داشته باشیم که در مدیریت سرمایه دخیل و تاثیرگذار هستند.
شناسایی بازار هدف
یکی از نخستین معیارهایی که برای تعریف یا انتخاب استراتژی مدیریت ریسک در ارز دیجیتال یا فارکس اهمیت دارد، شناسایی بازار هدف است.
واقعیت این است که هر یک از بازارهای مالی هدف شما، از ارزهای دیجیتال گرفته تا بورس و فارکس غیره، هر یک دارای ویژگیهای خاص و منحصر به فرد خود هستند، پتانسیل سود مورد انتظار خود را دارند و نمیتوان برای همه بازارها، در همه موقعیتهای زمانی از یک استراتژی مدیریت ریسک استفاده کرد.
برای درک این موضوع، کافی است به این مثال موردی که بر گرفته از دادهها و آمار و ارقام واقعی است توجه کنید:
سود مورد انتظار برای بازار فارکس در یک دوره یکساله، چیزی در حدود 50 الی 60 درصد است. در واقع، استراتژی مدیریت سرمایهای که شما باید برای این بازار اتخاذ کنید، ملزم به این است که سودآوری و نرخ بازگشت سرمایه شما را روی این عدد و رقم تنظیم کند.
این در حالی است که در بازار ارزهای دیجیتال، سود منطقی مورد انتظار چیزی در حدود 200 درصد است! در واقع، پتانسیل سود در این بازار به دلیل نوسانات تند و تیز و شارپ آن بسیار بالاتر است، با این تفاوت که ریسکها نیز شدیدتر و غیر منتظرهتر هستند و استراتژی مدیریت سرمایه اتخاذ شده توسط شما باید بتواند این ریسک بالا را پوشش دهد.
نکته: توجه داشته باشید که بازار ارزهای دیجیتال، ممکن است بازاری فصلی نیز باشد! یعنی یکسال پتانسیل سود 200 درصدی داشته باشد، و یکسال در کرود کامل به سر ببرد که باز هم سرمایهگذاری در آن و همین طور معاملات کوتاه مدت در آن، مستلزم انتخاب و اتخاذ استراتژیهای مدیریت سرمایه خاص و متفاوت است.
تعیین میزان سرمایه اولیه
بدون شک، میزان سرمایه اولیهای که شما قرار است وارد بازارهای مالی کنید، از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و میتواند نقش تعیین کننده ای در انتخاب و اتخاذ استراتژی مدیریت سرمایه داشته باشد.
هر یک از بازارهای مالی، نیاز به یک حداقل سرمایه اولیه هستند. شما ممکن است برای فعالیت در بازار فارکس، سرمایهای به مراتب بالاتر از بازار ارزهای دیجیتال نیاز داشته باشید. در عین حال، سبدهای سرمایهگذاری یا پورتفولیوی شما در این بازارها نیز ارتباط مستقیم و تنگاتنگی با سرمایه اولیهتان دارد.
در حالت کلی، افرادی که سرمایه اولیه بالاتری برای معاملهگری یا سرمایهگذاری در بازارهای مالی دارند، دستشان برای چیدن سبدها باز تر است، قابلیت اتخاذ استراتژیهای معاملاتی و مدیریت ریسک و سرمایه بیشتری را دارند و به احتمال زیاد، موفقتر خواهند بود.
شناسایی ریسکهای احتمالی
در بخش نخست، در معیار اول این طور توضیح دادیم که هر یک از بازارهای مالی، از ارز دیجیتال گرفته تا بورس و فارکس و غیره، دارای ریسکها و در عین حال پتانسیلهای خاص خود هستند.
شما باید بتوانید کلیه ریسکهای احتمالی هر بازاری که در آن فعالیت دارید را شناسایی کرده، استراتژیهای مدیریت ریسک و پوشش ریسک متناسب با آن را یاد بگیرید تا بتوانید در بزنگاههای مهم، مدیریت سرمایه انجام دهید و داراییهای خود از از فنا و نابودی نجات دهید.
بهعنوان مثال، یکی از مهمترین ریسکهایی که همواره بازار ارزهای دیجیتال را تهدید میکند، چالشهای رگولاتوری است. کافی است یکی از مقامات ارشد سازمانهای رگولاتوری برجسته دنیا، مثل کمیسیون بورس و اوراق بهادار ایالات متحده (SEC)، بر خلاف ارزهای دیجیتال سخنرانی کرده یا بیانیهای صادر کند، یا بدتر اقدام به تصویب قانونی جدید علیه این دارایی کند.
اینجا است که به احتمال زیاد، شاهد ریزشهایی سهمگین در بازار ارزهای دیجیتال خواهیم بود. افرادی میتوانند از چنین ریسکها و چالشهایی سالم بیرون آیند یا دستِ کم آسیب کمتر را متحمل شوند، که چالش مورد نظر را بهعنوان ریسکهای احتمالی شناسایی کرده و خودشان را برای آن آماده کردهاند.
تعیین حد سود و حد ضرر
دو مفهوم بسیار مهم و کاربردی که حرف اول را در مدیریت ریسک و مدیریت سرمایه میزنند عبارتند از:
- حد سود (Take Profit)
- حد ضرر (Stop Loss)
در واقع، شما قبل از ورود به یک معامله در بازارهای مالی، چه فارکس باشد و چه ارزهای دیجیتال، باید بدانید که تا چه میزان قابلیت این را دارید که ضرر کنید. یعنی بیشترین حد ضرری که میتوانید از معامله مورد نظر متحمل شوید چقدر است. در عین حال، شناسایی و تعیین حد سود در معاملات نیز به شما کمک میکند تا بهترین زمان خروج از معامله را مشخص کنید.
برای سنجش و تعیین این دو پارامتر حد سود و حد ضرر، فرمولهای مدیریت سرمایه تخصصی و ویژهای ارائه شدهاند که میتوانید استفاده کنید.
از آنجا که هیچیک از بازارهای مالی، به ویژه بازار پر نوسان و غیر قابل انتظاری همچون ارزهای دیجیتال، به صورت صد درصدی تضمین موفقیت ندارند و حتی بهترین تحلیلها و پیشبینیها نیز ممکن است به علت بسیاری از عوامل بیرونی و فاندامنتال غلط از آب درآیند یا تغییر پیدا کنند، پس استفاده از دو معیار حد سود و حد ضرر اهمیت زیادی خواهد داشت.
تعیین استراتژی معاملاتی
استراتژی مدیریت سرمایه شما میتواند ارتباط تناتنگی با استراتژی معاملاتیتان در بازارهای مالی داشته باشد. زمانی که شما بهعنوان یک نوسانگیر در حال فعالیت هستید و استراتژیهای معاملاتی کوتاه مدت را به کار بستهاید، به یک نوع و سطح از استراتژی مدیریت ریسک و سرمایه نیاز دارید و برای استراتژیهای سرمایهگذاری بلند مدت نیز به یک نوع دیگر. در نهایت، این شما هستید که باید بر اساس:
- دانش تحلیلی
- ابزارها و امکاناتی که در اختیار دارید
- سبد سرمایهگذاری یا معاملاتی
- هدفگذاری سود و زیان
- و مواردی از این دست…
استراتژی معاملاتی خود را مشخص کرده و همراستا با آن، سراغ یک استراتژی مدیریت سرمایه نیز بروید.
دقت به سبد سرمایهگذاری
فاکتور بسیار مهم دیگری که میتواند روی مدیریت سرمایه فارکس یا سایر بازارهای مالی نقش داشته باشد، دقت به سبد سرمایهگذاری و بررسی و ارزیابی داراییها یا نمادهایی است که در این سبد گنجانده میشوند.
برای درک این موضوع، بیایید یک مثال خیلی ساده و عینی بزنیم! در این طرف، یک سرمایهگذار یا معاملهگر بازار فارکس را تصور کنید که در سبد سرمایهگذار یا معاملهگری خود از جفت ارزهای اصلی فارکس استفاده کرده است. همانطور که میدانید، این جفت ارزها مگر در شرایط خاص و بحرانی، اغلب از ثبات نسبی پایدار هستند و از نظر اسپرد و هزینههای معاملاتی نیز مقرون به صرفهترین نمادهای فارکس برای معاملهگریاند.
این در حالی است که در طرف مقابل، فردی را داریم که برای دستیابی به پتانسیل سود بالاتر، سراغ جفت ارزهای کمتر شناخته شده و اگزوتیک رفته است. فرد مورد نظر، اگر چه به دلیل بیثباتی بازار میتواند سود بالاتری را از معاملات خود بردارد، اما بدون ریسک ریسک به مراتب بالاتری را نیز متحمل میشود و نیاز به یک استراتژی مدیریت سرمایه قویتر خواهد داشت.
استراتژی معاملاتی که فرد دوم نیاز دارد، باید بتواند:
- حد سود معاملات وی را دقیقتر محاسبه کند
- حد ضرر معاملات وی را که از اهمیت بالایی برخوردار است تامین کند
- جفت ارزهای داخل سبد معاملاتی او را مدام تغییر داده و بهبود دهد
- و بتواند هزینههای معاملاتی را مدیریت کند
حتی در مورد نوع استراتژی معاملاتی نیز استراتژی مدیریت سرمایه شما در اینجا باید حرفهایتر عمل کند و برای نوسانگیری را سرمایهگذاریهای بلندمدت بسته به سبد شما رویکردهای مختلفی را ارائه دهد و انعطافپذیرتر باشد.
در عین حال، از نظر تنوع سبد سرمایهگذاری نیز لازم است این نکته را در نظر داشته باشید که هر چه تنوع بالاتری به سبد خود بدهید، استراتژی مدیریت سرمایه شما قابل پیادهسازیتر بوده و موفقتر عمل خواهد کرد. معمولاً تخصیص سرمایه به یک یا چند نماد یا دارایی خاص، ریسک بسیار بالایی را در پی دارد و میتواند منجر به شکست استراتژیهای مدیریت سرمایه و ریسک شود.
کنترل احساسات
و در نهایت، برای اینکه استراتژی معاملاتی و مدیریت ریسک شما در بازارهای مالی، به ویژه دو بازار پر نوسان ارزهای دیجیتال و فارکس به ثمر بنشینند، باید یک مدیریت سرمایه و ریسک درونی نیز داشته باشید!
هر چقدر هم که استراتژیهای معاملاتی و مدیریت ریسک شما حرفهای و پیشرفته باشند و همه معیارهای معرفی شده در این بخش را پوشش دهند، باز هم به احتمال در سطح بازار با چالشها و بحرانهایی روبهرو خواهید شد که مستلزم تصمیمگیریهای درست شخصِ شما هستند. در چنین شرایطی، شما باید مدیریت احساسات و کنترل عواطف بلد باشید و بتوانید بهترین تصمیم ممکن را اتخاذ کنید.
انواع استراتژی مدیریت سرمایه
در حالت کلی، انواع استراتژیهای مدیریت سرمایه در ارز دیجیتال و فارکس را به سه نوع زیر دستهبندی میکنند. اینکه هر سرمایهگذار یا معاملهگر از کدامیک از استراتژیهای دستهبندی شده در زیر استفاده میکند، به معیارهایی که در بخش قبل معرفی شدند و روحیات و علایق خودش بستگی دارد:
- استراتژیهای محتاطانه
- استراتژیهای هجومی یا تهاجمی
- استراتژیهای پوششی
در استراتژیهای مدیریت سرمایه محتاطانه، همانطور که میتوان انتظار داشت فرد معاملهگر یا سرمایهگذار اصل را بر سود پایین میگذارد.
استراتژیهای تهاجمی یا هجومی، مربوط به سرمایهگذاران و معاملهگرانی هستند که سود برایشان حرف اول را میزند. این قبیل سرمایه گذاران، سختیِ ریسک معاملات را به جان میخرند تا بتوانند به سود بالاتری دست پیدا کنند.
استراتژیهای پوششی را نیز میتوان ترکیبی از دو استراتژی بالا دانست! یعنی شما، استراتژیهایی را اتخاذ میکنید که توامان از روشهای مختلف مدیریت ریسک و بازده استفاده میکنند و میتوانند با ارائه پتانسیل سود قابل قبول، ریسک معاملات و سرمایهگذاریهای شما را نیز پوشش دهند.
معرفی 8 استراتژی مدیریت سرمایه
اکنون که با ماهیت استراتژیهای مدیریت سرمایه آشنا شدید و انواع آنها و معیارهای دخیل در آنها را شناختید، بد نیست تعدادی از بهترین استراتژیهای مدیریت سرمایه که در بازارهای ارز دیجیتال و فارکس مرسوم هستند را معرفی کنیم:
استراتژی تخصیص سرمایه
یکی از سادهترین و در عین حال کاربردیترین استراتژیهای مدیریت ریسک در بازارهای مالی این است که سرمایهای را برای این بازارها اختصاص دهید که به آن نیازی ندارید! این استراتژی را بارها و بارها از زبان متخصصین، دوستان و شاید بزرگترهای خود شنیدهاید!
به ویژه در مورد بازارهای بورس، ارز دیجیتال و فارکس، احتمالاً بارها این جمله را شنیدهاید که «بخشی از سرمایهتان را وارد بازار کنید که به آن نیازی ندارید».
بازارهای مالی، به ویژه با توجه نوسانات شدیدی که بازار فارکس و ارزهای دیجیتال متحمل میشوند، اصلاً جای یک شبه پولدار شدن و رویاهایی از این دست نیست. اگر فکر میکنید با فروش مسکن و اتومبیل خود، قرار است ره چند ساله را در یک شب و با چند معامله شیرین طی کنید، متاسفانه سخت در اشتباه هستید و هر لحظه امکان دارد کل زندگیتان را ببازید.
استراتژی تحمل ریسک
زمانی که وارد یک معامله یا یک سرمایهگذاری میشوید، باید چند سوال مهم از خودتان بپرسید. اینکه:
- چقدر سن دارید
- چقدر سرمایه اولیه دارید
- چقدر به این سرمایه اولیه نیاز دارید
- چقدر دانش تحلیل و معاملهگری دارید
- استراتژی معاملاتیتان چیست و چه هدفگذاری کردهاید
- و در نهایت حاضر هستید در ازای همین معامله چقدر سرمایه از دست بدهید؟
اگر این سوالات را از خودتان پرسیده، یک به یک جواب داده و به یک هدفگذاری مشخص رسیدید، میزان تحمل ریسک خود را ارزیابی کرده و حد ضرر معاملهتان را مشخص کردید، شما در پیادهسازی استراتژی مدیریت سرمایه موفق عمل کردهاید.
استراتژی استفاده از دمو اکانت
استفاده از دمو اکانت (Demo Account) برای راستی آزمایی و ارزیابی یک استراتژی معاملاتی کمک زیادی به مدیریت سرمایه و ریسک میکند. قرار نیست هر سیگنالی که دریافت کردید، هر تحلیل که انجام دادید را با استفاده از تزریق سرمایه واقعی وارد بازارهای مالی کنید. بهتر است ابتدا آن را از طریق یک حساب دمو امتحان کنید و سپس در صورت نتیجه گرفتن پیادهاش کنید.
به ویژه در صورتی که از یک استراتژی معاملاتی جدید استفاده میکنید، توصیه میشود حتماً از این روش استفاده کنید تا باگها و نقاط قوت استراتژیتان را پیدا کنید.
این استراتژی، به ویژه برای معاملهگران و سرمایهگذاران تازهکار و مبتدی بازارهای مالی که هنوز خیلی در جریان چند و چون بازار نیستند بسیار کمک کننده است و میتواند تجربه و مهارت معاملاتی آنها را ارتقا دهد.
انتخاب استراتژیهای معاملاتی درست
در بخشهای قبل، بارها و بارها در کنار استراتژی مدیریت ریسک، به واژه استراتژی معاملاتی نیز اشاره شد. اما منظور از این استراتژیهای معاملاتی چیست که در ارتباط تنگاتنگ با استراتژی مدیریت سرمایه هستند و انتخاب درست آنها میتوانید مزان سود و زیان ما از سرمایهگذاریها را تعیین کند؟
- اسکالپینگ (Scalping) – که نوسانگیری نیز نایده میشود از نوسانات تند و تیز استفاده میکند
- معاملات فرکانس بالا (High frequency trading) – که شامل تریدهای روزانه با تعداد بالاست
- کپی تریدینگ (Copy trading) – که شامل کپی کردن معاملات تریدرهای حرفهای است
- نیوز تریدینگ (News trading) – که برای ورود و خروج از معاملات بر اخبار و دادههای فاندامنتال تکیه دارد
- دی تریدینگ (Day trading) – که به صورت روزانه و بدون سواپ شبانه کار میکند
- سوئینگ تریدینگ (Swing trading) – که شامل معاملات میانمدتِ یک روزه تا چند هفتهای میشود
- ترید بلندمدت (Long term trading) – که اغلب سرمایهگذاریهای بلند مدت و هولد کردن را شامل میشود
هر چه یک استراتژی معاملاتی در بازههای زمانی کوتاه مدتتری صورت گیرد، نقش تحلیل تکنیکال در آن پرپرنگتر است و ریسک به مراتب بالاتری دارد. با ورود به استراتژیهای معاملاتی میان مدت و بلند مدت، رد پای دادههای فاندامنتال بیشتر میشود و مدیریت ریسک و سرمایه میتواند آسانتر و حرفهایتر صورت گیرد.
استراتژی قانون 2 درصد
یکی دیگر از رایجترین استراتژیهای مدیریت سرمایه در بازارهای مالی و خصوصاً فرکس این است که شما تنها بخش کوچکی از سرمایه خود را به یک معامله اختصاص دهید. این بخش کوچک، از نظر بسیاری از متخصصین و سرمایهگذاران حرفهای معادل 2 درصد است.
یعنی شما برای هر معاملهای که انجام میدهید، تنها بالغ بر 2 درصد از سرمایه اولیه خود را در نظر بگیرید! بهعنوان مثال، اگر سرمایه اولیه شما در یک بروکر فارکس، معادل 10 هزار دلار است، برای هر معامله فقط 200 دلار مد نظر داشته باشید و سایر پارامترهای معامله را بر اساس آن تنظیم کنید.
اینکار به شما کمک میکند تا از هدر رفت سرمایه خود در طول زمان جلوگیری کنید و اگرچه شاید به نظر برسد که سود حاصل از این معاملات خرد خیلی پایین خواهد بود، اما در بلند مدت یا حتی میان مدت به سود منطقیِ مرتبی که باید، دست پیدا کنید.
استراتژی حداکثر افت سرمایه (Drawdown)
حداکثر افت سرمایه یا دراودان (Drawdown)، معیار بسیار مهمی در فارکس و بازارهای مالی است که تفاوت ارزش حساب در دو دوره مختلف معاملاتی را ارزیابی میکند. این دو دوره معاملاتی که برای بررسی و ارزیابی دراودان استفاده میشوند عبارتند از:
- بالاترین نقطه، قبل از انجام معاملات پرریسک و ضررده
- پس از انجام معاملات پرریسک و ضررده
بهعنوان مثال، در صورتی که موجودی حساب شما معادل 10 هزار دلار باشد، با تحمل ضرر 500 دلاری، دراودان شما معادل 5 درصد خواهد بود. با محاسبه، ارزیابی و هدفگذاری درست این حداکثر افت سرمایه قادر خواهید بود ریسک معاملات را کنترل کرده و به یک مدیریت سرمایه اصولی دست پیدا کنید.
استراتژی تعیین حد ضرر (Stop Loss)
یکی از متداولترین و راحتترین استراتژیهای مدیریت سرمایه در بازارهای مالی، چه فارکس و چه ارزهای دیجیتال، استفاده از حد ضرر یا استاپ لاس (Stop Loss) است.
مطالب مرتبط: 0 تا 100 حد ضرر یا استاپ لاس در ارز دیجیتال (Stop Loss) |
شما برای ورود به یک معامله، قطعاً بر اساس تحلیلهایی که انجام دادهاید روندهای بازار را پیشبینی کردهاید یا بر اساس یکسری سیگنالهای قابل اعتماد عمل میکنید. اما در صورتی که این پیشبینیها درست از آب درنیایند، باید یک استراتژی مدیریت سرمایه بر مبنای حد ضرر داشته باشید که با بستن پوزیشن معاملاتی و نقد کردن داراییها، از تداوم ضرردهی جلوگیری کند.
مزیتهای استفاده از این استراتژی عبارتند از:
- ایجاد اطمینان خاطر در شما که قرار نیست لیکوئید یا مارجین کال شوید!
- این فرصت را خواهید داشت که سیستم را بسته و به زندگی و کارهایتان برسید
- درک بهتر و روشنتری از میزان سود و زیان دریافتیتان از معامله به شما میدهد
مطالب مرتبط: 0 تا 100 حد ضرر یا استاپ لاس در فارکس (Stop Loss) |
استراتژی نسبت ریسک به ریوارد 1:2
معیار ریسک به ریوارد (Risk To Reward) یکی از کاربردیترین معیارها و فاکتورهای مورد استفاده در بازارهای مالی است که بسیاری از سرمایهگذاران و متخصصین، آن را روی 1:2 تنظیم میکنند تا یک مدیریت سرمایه اصولی حاصل شود.
بهعنوان مثال، زمانی که در بازار فارکس، فاصله بین نقطه ورودی شما به پوزیشن معاملاتی و سطح حد ضرر معادل 50 پیپ است و فاصله بین نقطه ورود و حد سود را نیز معادل 100 پیپ در نظر گرفتهاید، در عمل از استراتژی ریسک به ریوارد 1:2 استفاده میکنید. این استراتژی، شما از ضررهای بالا و ریسکهای غیر ضروری در امان خواهد داشت.
این در حالی است که در صورت انتخاب فاصله بین نقطه ورود و حد سود روی ارقام بالاتر مثل 150 پیپ، در واقع شما نسبت ریسک به ریوارد را به 1:3 افزایش دادهاید که ریسک به مراتب بالاتری را به شما تحمیل میکند.
جمعبندی
مدیریت سرمایه (Capital Management) که به اختصار CM نیز خوانده میشود، نوعی استراتژی مالی است که به معاملهگر یا سرمایهگذار این امکان را میدهد تا بازدهی و کارایی معاملات و سرمایهگذاریهای خود را به حداکثر ممکن برساند.
استراتژی مدیریت سرمایه در بازارهای مالی، از ارزهای دیجیتال گرفته تا فارکس، باعث میشود تا سرمایهگذار یا معاملهگر پایینترین ضرر ممکن را متحمل شده، از زیانهای کلان و از دست رفتن سرمایه در امان بماند و در عین حال، پتانسیل سود خود از معاملات و سرمایهگذاریها را به حداکثر ممکن برساند.
برخی از مهمترین و کاربردیترین این استراتژیها که در سه نوع محتاطانه، تهاجمی و پوششی مورد استفاده قرار میگیرند، عبارتند از:
- استراتژی تخصیص سرمایه
- استراتژی تحمل ریسک
- استراتژی استفاده از دمو اکانت
- استراتژیهای معاملاتی درست
- استراتژی قانون 2 درصد
- استراتژی حداکثر افت سرمایه یا دراودان
- استراتژی تعیین حد ضرر
- استراتژی نسبت ریسک به ریوارد 1:2
کلیه این هشت استراتژی، به تفصیل در متن مقاله با توضیحات و در صورت نیاز مثال عینی آموزش داده شدهاند.